معماری مدرن روزدنیا...؟
هر موقعیت جدید، مستلزم یک معماری جدید است. ژان نوول
قالب وبلاگ
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان معماری مدرن روزدنیا و آدرس memarie-modern.lxb.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 

ايران

 

اين سرزمين در شرق بين النهرين که ازهرسوبا رشته کوه هايي محصور شده است درسال(۵۴۹ق.م) بابل را اشغال کرد و وارث امپراتوري ﺁشور شد .اين سرزمين اکنون ايران نا ميده مي شود حال ﺁنکه "Persia" همان فارس يا پارس  است که تنها قسمتي از جنوب ايران است .

 

 نقاشي پيش از تاريخ در ايران باستان :

قديمي ترين ﺁثار نقاشي ايرانيان به بيش از(١٢٠٠٠سال) پيش بر مي گردد از عصر حجر ﺁثار نقاشي ديواري بر ديواره ي غارهاي اين دوران در لرستان در غارهاي " هميان" و "دوشه" در کوه هاي مير ملاس بدست ﺁمده که به ده هزار سال پيش مربوط مي‌شود. تمامي اين ﺁثار به روش بسيار ساده و با رنگ سياه طراحي شده اند و به روش ساده گرافيکي نقاشي شده اند.

 

تمدن و ﺁثار نقاشي در سيلک :

در سه کيلومتري جنوب غربي کاشان (٧٠٠٠ق.م) قديمي ترين سکونت بشري در دشت مرکزي ايران شناخته شده است. قدمت ﺁثار اين ناحيه به ٣تا ٥هزار سال قبل ميرسد . نقاشي سفا لينه ها بخصوص در رنگ ﺁميزي وتزئينات و نقوش هندسي و طراحي حيوانات محسوس است .نقوش جانوري و هندسي به طرز ماهرانه اي با يکديگر تلفيق شده اند. ظروف سفا ليني سيلک شامل : ١. ظروف با نقوش سياه ٢. ظروف با نقوش قرمز ٣ .ظروف ساده بوده اند.

 شهرت تپه سيلک به دليل ظروف سفا لين رنگين و منقوشي است که از دل حفاريها بدست ﺁمده اند. ﺁثار نقاشي بدست  ﺁمده از اين دوره نقشها يي است که بر روي سفا لينه ها اجرا شده اند که مشتمل بر نقوش حيوانات تزئين شده و  تجريدي و اشکال هندسي است.

 

تمدن حسنلو و زيويه :

در حسنلو (حد فاصل مهاباد و درياچه اروميه ) و زيويه (ﺁذربايجان غربي ) تمدن پيشرفته اي وجود داشته است.

اشيائ طلايي ومفرغي وعاجي حدود (٧ قرن ق.م ) از اين دره بدست ﺁمده است. پيکره سازي وبرجسته کاري روي فلز وطلا در تعدادي از ﺁثار اين دوره ديده مي شود .

تمدن مارليک و املش :

در منطقه شمالي ايران ( گيلان وبين رشت وقزوين در دره ي گوهررود ) ﺁثار بسيار زيباي سفاليني بدست ﺁمده  است. شامل پيکره هاي انساني وحيواناتي نظير گوزن و بزکوهي . سفالگري به پيکره سازي نزديک شده و مجسمه ها  وظروفي طلايي نظير جام مارليک با نقش شير پرنده از اين دوره بدست ﺁمده است. ﺁثار مارليک مانند مفرغهاي لرستاني که از داخل قبرها کشف شده اند.

 

زيگورات:

   برجسته ترين بخش معبد وشناخته شده ترين ساختمان در دره ي بين النهرين " زيگورات " ناميده مي شد. برخي اين ساختمانها را پلکانهايي ازا ﺁسمان يا کوه هاي ساختگي توصيف کرده اند. شهرهاي سومروايلام و در ايران چغازنبيل  در خوزستان بقاياي زيگورات به جاي مانده است که در (١٢٥٠ق.م ) يعني حدود ٧٠٠سال قبل از هخامنشي  ساخته شده است. زيگورات معبد بزرگي بوده که محل زندگي خدايان تصور ميشده است.

 

 اشيائ مفرغي لرستان:

 صنعت برنز بين (١٥٠٠تا ٧٠٠ق.م )در لرستان رواج داشته است. از مقابر مکشوف در لرستان اشيائ برنزي يافت شده اند. اين اشيائ با درجه بالايي از انتزاع تصاوير جانوران را به وسايلي صرفا تزئيني تبديل مي کند. اشيائ   برنزي لرستان نظير دهانه ي اسب وکاسه وسلاح وجام که بر روي هم " ابزارها ي چادر نشينان " ناميده ميشود. اين  ﺁثار با فلزکاريهاي ساکنان استپهاي ﺁسيا نزديک است.

 

 جام منقوش از شوش حدود (٥٠٠٠-٤٠٠٠ق.م ) :

 اين جام خوش نقش بر سطح ﺁن هيکل بز کوهي با شاخهايش بصورت ساده شده با چند منحني سيال وخرانده تجريد  يافته است. در بالاي نقش بز، سگهاي نازي همچون نواري حاشيه اي ودر بالاي ﺁن رديفي از پرندگان دراز گردن  ديده مي شود.

 

 

 مراکزي که ﺁثار سفاليني با نقوش انتزاعي کشف شده اند عبارتند از :

( تخت جمشيد ،شوش ،نهاوند و تپه سيلک ) که سبو، کاسه، ﺁبخوري و ابريق با نقش جانوران تيز تک چون بز و  ميش کوهي و انواع پرندگان ﺁشکار مي سازند.

 

 هنر سکايي:

 سکاييان نيز چون مادها وپارس ها متعلق به دسته اي از اقوام دوره گرد هند و اروپايي بودند که کمي پس از سال  (١٠٠٠ق. م ) وارد خاک ايران شدند . درسال (٦١٢ ق.م ) انعقاد پيمان اتحادي ميان مادها و سکاييان منجر به  سقوط شهر نينوا گرديد .

 سکاييان طي اقامت خود در ايران از مفرغگران لرستان چيزهاي بسيار فرا گرفتند .

 

 هنر هخامنشي :

ترکيبي عالي و استثنايي از بسياري عناصر گوناگون اشوري ، بابل ، مصري و اندکي يوناني بوده است. ايرانيان به  افرينش نقشهاي تزئيني واساطيري بدون در نظر گرفتن مقياس کارتوجه داشتند.ميراثي که از برنز هاي لرستاني  برايشان باقي بود در سرستونهاي تخت جمشيد وتا بافته ها وزرگري هم ديده مي شود مانند نقش گاو نر و نقش شير. شير هخامنشي کمتر به صحنه هاي حقيقي و روزمره مي پرداخت و بيشتر سمبوليک  بود وبه موضوعات زندگي و  ﺁداب و رسوم پادشاهان و هديه ﺁورندگان مي پرداخت و هدف نمايش قدرت پادشاهي وامپراتوري هخامنشي بود.

سفالهاي لعابداررنگين و منقوش در اين دوره معمول بود که در واقع نشان از نقاشي اين دوره نيز دارد .

طرح هاي نقش برجسته تخت جمشيد ونقش رستم صحنه هايي از نمايش قدرت پادشاهان هخامنشي است.

 

تخت جمشيد :

اين کاخ در زمان داريوش اول (٥١٨ق.م ) ﺁغاز شد و توسط خشايار شاه به پايان رسيد. طرح عمومي ﺁن مشتمل است بر  چند تالار پذيرايي از جمله : تالار ﺁپادانا ٬ تالار تاجگذاري (صد ستون ) ٬ اتاقهاي اندرون پادشاهي ٬ دروازه ي تشريفا تي  و جايگاه خزانه و ساختمانهاي زندگي و خوابگاه  خدمتکاران . در سراسر اين کاخ بيش از هر چيز سنت هنر ﺁشوري به  چشم مي خورد . تراکم ساختني ستونها مصري است ولي کشيد گي و بلندي ستونها به ارتفاع ١٢ متر و وحدت ويکپارچگي  هنري در اين کاخ کاملا نو ظهور و ايراني است . همچنين نقش برجسته در خدمت معماري از مختصات مجسمه سازي  ايران شمرده مي شود .

پيکرتراشي دوره ي هخامنشي :

 در تخت جمشيد راه دستيابي به کاخ ﺁپادانا ازدروازه هاي عظيم با تنديسهايي ازگاوهاي ادم ٬ سروعمود برتالاربزرگ مي‌گذرد . پلکانهايي ازنقش برجسته ٬ گويي اين نقش برجسته ها نمايش مختصر جشنهاي ﺁغازسال نودرکاخ تخت جمشيد بوده  است . برخي از نقش برجسته ها نيز رنگي بوده اند ولعابدار . ممکن است ايرانيان دراين کارازنقشها ي برجسته ﺁشوري  الهام گرفته با شند . هدف و وظيفه اين نقشها ستايش پادشاه و نمايش قدرت امپراتوري هخا منشي است .

هنر حجاري هخا منشي ﺁميزه اي از قدرت٬ وقار٬ ظرافت و عظمت همراه با تجربه ها ي هنري اعصار قبل ايران  وتاثيرات ﺁشوري است براي مثال نحوه ي ايستادن و ﺁرايش سروريش به نقش برجسته هاي ﺁشوري شبيه است ولي ظرافت  در پرداخت به جزئيات در ﺁثار ايراني بيشتر به چشم مي خورد٬ همچنين نشان دادن چين لباس وپارچه در ﺁثار ايراني بهتر  اجرا شده اند . نقش برجسته تاجگذاري داريوش بر يکي ازدروازه هاي تخت جمشيد در حاليکه در پشت اوخشايارشاه  ايستاده است ازجمله ﺁثاراين دوره اند . همچنين نقش موجودات اساطيري را مي توان بر سر ستونها تماشا کرد . هنرحجاري  ايراني در دوره ي هخا منشي از مرزايران نيز فراتر رفت ازجمله مي توان به ستون معروف سرنات درعهد امپراتور ﺁشوکا در هند اشاره کرد که امروزه سمبل هند (ﺁرم رسمي ) شده است .

 

ريتون ( جام شاخي ) يا ساغرهاي زرين :

ريتونها با شکلهاي جانوري مختط نمودار علاقه ايرانيان به زيبايي و ظرافت است . اشکال جانوري ريتونها نظيز احجام  تخت جمشيد است که عناصري از فرهنگ بين النهرين را در بردارند .

 

قالي پازيريک :

اين قاليچه پشميني زيرتپه اي درپازيريک در ﺁلتاي مغولستان نزديک نواحي جنوبي سيبري بدست امده که با نقش هخامنشي  (عناصرﺁشوري وايراني ) قديمي فرش دستباف ايراني است و معجزه ﺁسا براي ما محفوظ مانده است . اين يادگارکهن در  نقطه اي چنان دورافتاده نشان مي دهد که درهمان دوران نيزقالي ايراني چون مصنوعي نفيس به اقصا بلاد صادرمي شده است .

 

هنر اشکاني :

سلوکي ها يوناني بودند واشکا ني ها هم دنباله رو دستاوردها ي هنري يونانيان بودند. اکثر پيکره هاي اشکاني از تناسب و  ترکيبي برخوردارند که اصولا خاص هنر يوناني است مانند : مجسمه ي مفرغي مرد اشکاني در موزه‌ي ايران باستان .

 پس هنر اشکا ني زير نفوذ هنر يوناني قرار داشته است . ﺁثاري از نقا شي دوره اشکانيان در کوه خواجه (سيستان) ودورااروپوس (بين النهرين) بذست امده که اين نقاشيها نيز از تا ثيرات هنر يوناني مبرا نيست. اما در نقاشيهاي کوه خواجه  سرچشمه هاي هنر ايراني را مي توان جستجو کرد و ﺁن استفاده از رنگهاي تخت بدون سايه روشن است .

 

هنر ساساني :

در سال (٢٢٤ميلادي ) ﺁخرين پادشاه اشکاني مغلوب اردشيرساساني شد. در هنر ساساني روايتگري و حرکت نسبت به  هنرهخا منشي ارجحيت دارد. درنقش برجسته هاي ساساني نماد گرايي کاهش مي يابد ودرعوض واقع گرايي تقويت ميشود.

موجودات (انسانها وجانوران) که درنقش برجسته هاي هخامنشي حالتي اسطوره اي وفوق طبيعي داشتند در ﺁثارساساني  زميني تروملموس ترو واقعي ترمي شوند. تاثيرات واضح ترهنررومي بر ﺁثارساساني درنقش برجسته هاي طاق بستان  بهتر ديده ميشود. در نقش رستم نزديک تخت جمشيد نقش برجسته پيروزي شاپور اول بر امپراتور روم ودر نقش برجسته ديگر اعطا ي منصب پادشاهي براردشير اول ديده مي شود . نقوش برجسته طاق بستان نيز تجسم رويدادها و يا نمايش عظمت واقتدار است .

 

نقاشي در دوره ساساني :

درعصرساساني پيام ﺁوراني نظيرماني ومزدک برخاستند . دراين ميان ماني که خود نقاش نيز بود برگها يي از کتاب اوبه  نام ارﮊنگ بجاي مانده است. همچنين نقاشيها يي که درترکستان بدست ﺁمده پيوند نقاشي ايراني بعد از اسلام را با اين دوره  نشان مي دهد . شيوه نقاشي فرسك وموزائيك در اين دوره رايج بود . اسلوب ديوارنگاري برروي ديوارهاي گچي و آهكي با آثار زيبايي پديد آمد . تصاوير حاكي از صحنه هاي شكار و مراسم متداول دربار بود . رنگها تخت و بدون سايه روشن ، مرز پيكره ها و نقوش با رنگ تيره دورگيري مي شد . در نقاشيهاي ايوان كرخه و در قصر بيشاپور نقاشيهايي به روش موزائيك به دست آمده است .

نقاشي ساساني موجب الهام نقاشان اسياي مركزي در مكانهاي بودايي و نقاشي بيزانسي و منسوجات مصري شد . وارث حقيقي ايران ساساني «اسلام» است .

 

نقاشي مانويان :

سال تولد ماني 215 ميلادي و در سال 277 ميلادي كشته شد . ماني عقايد خود را به صورت نقاشي تبليغ مي كرد . به دستور ماني تالارهايي به نام «نگارستان» ساخته شد . برديوار اين تالارها داستان خلقت آدم و سرنوشت او، تصاويري از عقوبت انسانها در بهشت و جهنم بر پايه اعتقادات او نقاشي شده اند. ماني را پيامبر نقاش مي شناسند.

 

قالي بافي در دوره ساساني :

قالي بافي در اين دوره رواج زيادي داشته است. از اين ميان فرش " بهارستان " است که با نخها ي ابريشم زرين وهزاران  قطعه جواهر مرصع بافته شده است .

 

 فلزکاري در دوره ساساني :

در ﺁثار فلزي همچون بشقا ب ٬جام٬  گلدان و زيورﺁلات اين دوره باز نقوش مشابهي از صحنه ها ي شکار٬ جلوس شاه و اعطا ي منصب شاهي ونقوش پرندگان وگلها وحيوانات اساطيري ديده مي شود. بعدها همين نقوش در هنر بعد از  اسلام ادامه يافت. رشد فلزکاري دردوره ساساني با افول نگارگري همراه بود زيرا فلزجاي سفال را گرفته ومقاوم تربود.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

 

مقدمه

شروع معماری معاصر ايران را می توان از حدود سال 1300 به بعد دانست اين زمان است كه در اثر تحولات سياسی و اجتماعی جريان زندگی اجتماعی و اقتصادی ايران تغيير كرد سيمای شهرهای ايران محول شد و بناهای لازم برای زندگی جديد مانند ادارات ، كارخانه ها ، بانكها ، ايستگاههای راه آهن ، دانشگاه و غيره و همچنين واحدها و مجموعه های مسكونی جديد در شهرها بوجود آمدند . اين بناها برخلاف بناهای پيشين كه معماران سنتی طراحی شده اند كه در ابتدا غير ايرانی بودند و بتدريج ايرانيانی كه در مدارس معماری خارج از ايران تحصيل كرده بودند و به دنبال آن فارغ التحصيلان اولين مدرسه معماری در ايران در حدود سال 1320 نيز به آنها اضافه شدند . از همان ابتدا و از طراحی اولين آثار در معماری ايران دو جريان موازی هم پديد آمد يك جريان كه هيچگونه توجهی به ميراث فرهنگی گذشته ايران نداشت و جريانهای معماری معاصر جهان را با يك دوره تاخير و به صورتی غير ماهرانه تقليد می كرد و جريان ديگری كه كوشش داشت هر چند سطحی اما رابطه خود را با معماری گذشته ايران باقی نگاه دارد . البته هر دوی اين جريانها كه تا به امروز در ايران ادامه دارند موفقيت چندانی بدست نياوره اند . آن بخش از معماری كه دنباله روی جريانهای معماری معاصر جهان بودند به علت عدم ارتباطی كه با آن داشتند و با توجه به تاخيری كه در انتقال مبانی و اصول اين معماری به ايران صورت می گرفت و بالاخره به علت عدم تسلط بر اين اصول و بد فهمی آن صرفا به تقليد ناشيانه جريانهای معماری معاصر جهان پرداختند و جريان ديگری كه معماری گذشته ايران و پيوند با آن را مطرح می كرد نيز عمدتا به تقليد سطحی و ساده لوحانه و در مواردی زننده از معماری گذشته ايران بسنده كرد .

به طور كلی معماری ايران را در اين دوران معاصر می توان به چند دوره تقسيم كرد :

آثار مهم معماری در دوره اول ( سالهای 1300 تا 1320 ) كه پهلوی اول بر ايران حاكم بود عمدتا توسط حكومت ايجاد شدند توجه به معماری گذشته به صورت تكرار سطحی و ظاهری بناهای معماری ايران به خصوص در دوره های قبل از اسلام يعنی هخامنشی و ساسانی ظاهر می شد و اين امر از خود بزرگ بينی حكومت ايران در آن زمان ناشی می شد كه خود را وارث امپراتوريهای با عظمت گذشته ای می دانست بدين ترتيب ساختمانهای دولتی و بناهای عمومی كه نمود تحكيم قدرت مركزی و دولت بود بيشتر فضاها و ميادين جای گرفتند كه از ويژگيهای فضای شهری نئوكلاسيك بهره داشتند . در كنار اين آثار كارهای معماری ديگری نيز بودند كه به صورت التقاطی عناصری از معماری ايران بعد از اسلام را با عناصر وام گرفته شده از معماری اروپايی و در هم آميخته بود به هر حال اين آثار از نظر معماری منحط و فاقد ارزش بودند از آن جمله بانك ملی شهربانی ، پست و تلگراف و تلفن . بعد از جنگ جهانی دوم ايران آرام آرام به سوی شهر نشينی مدرن روی آورد . احداث خيابانهای سراسری و شبكه جدولی شهری بافت شهری سنتی را دچار دگرگونی كرد و قطعات مالكيت منظم و مستطيل شكل بوجود آورد با اين تغييرات در شكل شهر به دوران معماری درون گرا با حياط مركزی پايان داده شد و معماران به الگوی تك بناهای جديد از يكديگر روی آوردند و مسكن جديد از جانب از جانب گروه اجتماعی محدود و روشنفكر آن زمان ساخته می شد كه می خواستند با آداب زندگی فرنگی زندگی كنند بخصوص در تهران اين افراد متمكن متمايل به ترك مركز مسكونی و تجاری شهر ( بازار و محله اطراف ) شدند و به تدريج خانه های خود را در شمال شهر در دامنه كوه البرز بنا نهادند . در اختيار داشتن قطعات بزرگ زمين و نبودن يك ساخت شهری پيشين برای شكل دادن به اين قطعات بزرگ زمين موجب شد كه محله های جديد تهران به صورت يك استخوان بندی شهری بلكه پيرو الگوی شبيه به حومه شهرهای آمريكا شكل گيرند . در واقع بايد پذيرفت پس از به وجود آمدن محورهايی مانند خيابان امام خمينی و فردوسی و انقلاب مكانهای شهری موفقی كه قادر باشند مركزيت و خصوصيات ويژه ای برای تهران تامين كنند بوجود نيامد . مركز شهر در محدوده ای كه بين دو جمگ ايجاد شده بود باقی ماند و بخشهای مسكونی پراكنده در خارج آن شروع به شكل گرفتن كرد . در جريان اين مهاجرت خطی به سمت دامنه البرز معماری تهران با مسئله تك خانه روبرو بود تكخانه ای كه هيچگونه گفتگوی معمارانه با يك بافت شهری موجود در برابر خود نداشت .

از سالهای 1320 به بعد سياست ايجاد فعاليت ساختمانی در شهرها جهت بالا بردن اشتغال از اولويت خاص برخوردار شد فعاليتهای ساختمانی مربوط به منازل توسط خود مردم ضرورت ميگرفت ليكن فعاليتهای ساختمانی به عهده مشاوران خارجی يا آرشيتكتهای ايرانی فرنگ رفته انجام می گرفت كه اين گروه با انجام اين كارها فرصتی يافتند تا افكار جديد خودشان را پياده نمايند . معهذا آنچه به صورت حاوی تا قبل از فعاليت اين گروه و حتی در اوائل فعاليت اين معماران مشاهده می شود وجود راه حلهای جديد معماری در رابطه با تحولات موجود و رواج تقليدهای صرف و بی محتوا از معماری دوران گذشته بود ولی رفته رفته رويكرد ديگری به معماری گذشته ايران روی آورد كه از كيفيت بهتری برخوردار بود و صرفا به تقليد عناصر معماری گذشته ايران نمی پرداخت و كوشش می كرد كه از عناصر معماری ايران به صورت سمبليك ( نمادين ) استفاده كند و به جای تقليد عناصر اين معماری از هندسه آن استفاده كند لكن نتايجی كه اين دوره معماری به دست داد نيز ارزش مهمی نبوده و ره به جائی نبرد . وارتان ديگر از نخستين معماران تحصيلكرده ايران در سال 1325 در مجله آرشيتكت اين گونه اظهار می كند :

 

« راجع به مبارزه بين نسل جديد و قديم بايد گفت كه اين مبارزه در كليه شئون زندگی و در هر موقع وجود داشته و خواهد داشت و انتخاب راه درست از اين ميان و انتخاب معماری مدرن و يا معماری سنتی فقط با در نظر گرفتن تمام عوامل موثر در معماری امكان پذير می باشد با توجه به پيشرفتهائی كه از نظر مصالح ساختمانی ، اسلوب بناسازی ، رعايت تناسب و اصل هماهنگی شكل ظاهری حجم ديوارها و ضخامت ديوارها صورت گرفته و شرايط فوق در حال حاضر تفاوت يافته است پذيرفتن عوامل فوق در معماری عصر حاضر درست به نظر نمی رسد اين عصر ما را به تكاپو و اميد دارد و اثرات آن در تمام شئون پيداست . در عين حال استفاده از اسلوب قديم و مدرن نشان دادن آن توسط تزئينات زائد نيز مضحك می باشد و در صورت ادامه اين روش می توان گفت كه ما روح اين قرن را نفهميده ايم . در مورد اسلوب فعلی ساختمان می توان گفت كه در پيدايش اين اسلوب غير از عوامل فرهنگی و زندگی اجتماعی پيشرفت صنعت و ظهور مصالح ساختمانی جديد از قبيل آهن و سيمان موثر بوده اند و استعمال سيمان در عمارت بتن آرمه كمك زيادی در به حقيقت پيوستن اسلوب جديد معماری نموده است از نمونه كارهائی كه با اين شيوه در اين دوره انجام گرفته می توان هنرستان دختران ( كاروارطان ) را نام برد . »

 

غربی شدن و سبك بين المللی 1356-1321

 

هر چند معماران دوران مدرنيزاسيون در تهران تا حد زيادی مديون كاركردگرايی معماری اروپايی هستند آغاز غربی شدن معماری اروپائی در تهران را می توان حدودا سال 1325 و ساختن وزارت ماليه به وسيله فروغی دانست . نمای اصلی اين بنا به سبك بوزار است و جناحهای ساختمان كاملا سبك مدرن دارند . به دنبال ساخته شدن اين بنا چندين بنای مدرنيستی برای اداره رايو و ايستگاههای قطار و نيز ادارات و بانكها طراحی شد .

بدين ترتيب بود كه سيحون باك سپه مركزی را با بتن و بدون تزئينات طراحی كرد ( 1332 ) فروغی و غياثی ساختمان مدرنيستی مجلس سنا را طراحی كردند ( 1338 ) و ساختمان مركزی شركت ملی نفت ايران در سال 1340 بر اساس طرحهای اتحاديه و فرمانفرئيان ساخته شد . ساختمان شركت ملی نفت ايران كه تكنولوژی دال بتنی ساخته شده بيش از هر بنای ديگری تجسم پيروزی سبك بين المللی است كه در سالهای بعد در ساختمان ادارات بی شماری به كار گرفته شد .

زيبا شناسی كاركردی و مهندسی در سازه هايی چون استاديوم ورزشی فرح آباد كار درويش (1345 ) نيز به چشم می خورد و تالار رودكی هم به سبك مدرنيستی توسط آفتانداليان طراحی شد و در سال 1346 بنای آن به پايان رسيد البته در پرداختهای فضای داخلی اين بنا از موتيفهای زيگورات استفاده شده است وزارت كشاورزی ( فرمانفرمائيان 1345 ) هم ادامه دهنده همان سبك بين المللی است كه ويژگی اصلی اين بنا هاست . مشابه اين سازه ها را در پايتخت های متعددی در جهان می توان يافت اما آنها را معماران تحصيلكرده غرب در تهران ساخته بودند . سبك بين المللی در آن دوره رواجی تام داشت و فرم از كاركرد تبعيت می كرد و روزبه روز بر تعداد بناهايی كه به زيبايی شناسی مهندسی وفادار بودند افزوده می شد اما در همان زمان روند ديگری داشت در كنار روند بالا ظهور می كرد كه همانا به دست دادن تعبيری دوباره از ميراث معماری ايران در سازه های مدرن بود كه معماران ايران تحصيلكرده وطن و خارج از كشور طراحی می كردند .

 مدرنيسم ايرانی ( 1373- 1350 )

 از سال 1350 به بعد كه معماری مدرن سالهای آخر خود را می گذراند و اصولا در اين معماری نيز يك جريان تاريخ گرا پديد آمده بود چنانچه قبلا ذكر شد چند معمار ايرانی نيز كوشيدند آثاری در پيوند با معماری گذشته ايران پديد آوردند كه كيفيت بالاتری از آثار مشابه به پيش داشت لكن اين آثار نيز روح و اصول معماری ايران را به درستی درك نكرده بودند و به خصوص اينكه در يك مرحله تكاملی نسبت به معماری گذشته ايران قرار نداشتند .

معماری اين دوره با استفاده از تكنولوژيهای مدرن ساخت و زيبايی شناسی مدرنيستی درصد برآمدند تا تعبيری ديگری از معماری سنتی ايران به دست دهند شايد برجسته ترين بنا در ميان نخستين بناهای به سبك مدرن ايرانی بنای ياد بود ميدان آزادی باشد كه امانت آنرا در سال 1350 طراحی كرد . طرح اين بنا كه به شكل تاق پيروزی ساخته شده از تاق كسری در تيسفون الهام گرفته كه با بيانی مدرن با موتيفهای اسلامی همراه شده است .

در همين زمان « سردار افخمی » و شركا تئاتر شهر ( 1350 ) را ساختند و الهامبخش 

« داض » در طراحی موزهای هنرهای معاصر (1356 ) نيز معماری بوی كوير بود . طراحی مركز بين المللی پژوهش مديريت را اردلان در سال 1359 انجام داد كه نقطه حركتش معماری شهرهای كويری بود و در ساختمان (1359 ) امانت هم تعبيری دوباره از بازار ديده می شود اين بنا در حال حاضر محل سازمان ميراث فرهنگی است .

اين روند به كارگيری معماری سنتی ايران در پلان ، نما ، تزئينات و كل پرداخت در چهارچوب زيبايی شناسی مدرن شايد مهمترين روند در تاريخ اخير معماری باشد . تجلی آنرا می توان در كار ديبا در فرهنگسرای نياوران هم ديد و در كار فرمانفرمائيان در استاديوم آزادی ( 1353 ) در كار مظلوم در سازمان حج زيارت ( 1369 ) و نيز طرحهای اخير برای كتابخانه ملك (1374 ) كه آستان رضوی عهده دار آن شده است . اين روند نشانگر احيای علاقه به تاريخ معماری كشور است و در آن زيبايی شناسی ايران با ذوقی مدرنيستی در هم آميخته است .

پس از شروع جريان فرا مدرن ( Post Modern) در معماری جهان كه با پيروزی انقلاب اسلامی در ايران همزمان بود دو موضوع به موازات هم دوره جديد معماری را در ايران به وجود آورد و يكی اينكه اصولا پس از پيروزی انقلاب معماران ايران سعی كردند معماری ايران را به سوی يك معماری با هويت مستقل و متكی بر ميراث معماری گذشته خود هدايت كنند و ديگر اينكه مبانی نظری معماری فرامدرن نيز توجه جدی به معماری گذشته سرزمينها را مطرح می كرد اين دو موضوع دست به دست هم دادند و آثاری در ايران به وجود آمدند كه سبك و سليقه معماری فرامدرن را با توجه به عناصر معماری گذشته ايران ( به خصوص معماری بعد از اسلام ) در خود داشتند لكن برخورد آنها به معماری گذشته ايران يك برخورد سطحی و ظاهری بود و عناصر كليشه ای معماری فرامدرن نيز به وفور و به صورت تصنعی در اين آثار به كار گرفته شده اند .

 معماری مسكونی

 تا پيش از دوره مدرن تحول سبكهای معماری به صورت كاملا مستقل از معماری مسكونی صورت می گرفت خانه سازی همواره مقوله ای مجزا از ساختن ابنيه خاص تلقی می شد اگر چه در ايران فاصله گونه شناسانه و سبك شناسانه ابنيه عمومی و خصوصی كمتر از كشورهای اروپايی مسكن معمولی كمتر مورد توجه معماران قرار می گرفت آزمايشگاه تجربه هايی كه در زمينه هايی زيبايی شناسی ، سبك شناسی يا گونه شناسی صورت می گرفت بيشتر كليساها ، كاخها و ابنيه عمومی مهم بود . در دوره معاصر و خصوصا معماری هم از زمان تاسيس دانشكده هنرهای زيبا تا امروز مقوله خانه سازی يكی از مباحث بسيار مهم معماری بوده است نياز مدام به مسكن كه يكی از مسائل مهم سياسی و اجتماعی كشور را تشكيل می دهد گاه سبب می شود به اين موضوع بيشتر از ديد فنی اجرايی و كمی توجه شود تا از ديد كيفی .

خاستگاه گرايش معماری مورد بحث ما را كم و بيش می توان در دهه 40 يافت با بحران و در نتيجه بازنگری مدرنيسم در اروپا ، شكست واقعی مردم با استاندارد های مبهم و غير ملموس انسان مدرن است و پنجه نرم كرده بود به سرعت متحول شد . گروهی از معماران اين دوره كه كم و بيش سابقه آكادميك و حرفه ای را سوسياليستی داشتند و از تجربيات جسورانه

بروتاليستهايی چون لوئيس كان ، پيتر اسميتسون و جنيمر استرلينگ تاثير پذيرفته بودند كوشيدند كه به روشی جديد طراحی كنند .

برخی از اين معماران مانند جواد حاتمی و ايرج كلانتری از اواخر دهه 40 تا نيمه دهه 50 به تجربياتی دست زدند كه تا حد زيادی متاثر از سبك نئوبرتاليسم ولی در آميخته با حال و هوای معماری ايرانی بود برخی ديگر مانند فرخ افشار ، نسرين فقيه ، مهوش و همايون عالمی ، كامران ديبا ، نادر اردلان و علی اكبر صارمی به طور مشخص به كار در زمينه معماری ايرانی پرداختند . بومی گرايی در دو جبهه تجربی – مانند كامران ديبا – و نظری – در فعاليتهای نسرين فقيه و نادر اردلان – گسترش می يافت . در دهه 50 و اوائل دهه 60مشكل اصلی وضعيت دشوار و گاه بيمارگونه در برابر معماری گذشته بود كه معماران نه می توانستند آنرا رها كنند و نه قادر بودند راه حلی قطعی و مناسب برای به كارگيری مجدد آن ارائه دهند زمينه های مختلف به كارگيری معماری ايران را در اين دوره می توان به صورت زير طبقه بندی كرد :

 الف ) احيای تكنولوژی صنعت گرايانه و سنتی ساختمان ، برای نمونه كارهای فرخ افشار برای DW   تشكيلاتی كه برای معماری و برنامه ريزی در جهان سوم ايجاد شده بود .

 ب ) تجربيات گونه شناسی ، برای نمونه پروژه مسجد دانشگاه شريف در تهران كار علی اكبر صارمی ، تقی رادمرد ، جواد بنكدار .

 ج ) برخورد فرماليستی برای نمونه موزه هنرهای معاصر اثر كامران ديبا

د ) سنتزهای مفهومی و نمادگرايانه برای نمونه مركز موسيقی تهران اثر نادر اردلان

ه ) تداوم سنتهای معاصر معماری ايران برای نمونه معماری بين دو جنگ جهانی

 در هر حال پيام منطقه گرايانه معماری پست مدرن اگر چه اين نكته مثبت را داشت كه معماری ايران را به سبك نوعی هويت اصيل تشويق كرد ولی از طرف ديگر خطری جدی را نيز برای اين معماری به همراه آورد و آن اين بود كه معماران ديگر نيازی به رقابت حرفه ای در عرصه بين المللی احساس نمی كردند . به طور كلی معماری دو دهه اخير را می توان نوعی شيوه گری سبك شناسانه به صورت تلفيق معماری غربی با معماری تاريخی ايران دانست .

 مسابقات معماری و شهر سازی

در ايران برگذاری مسابقات معماری و شهرسازی همچون اقتباسهای ديگر جامعه ما از تمدن غرب از اوائل اين سده باب شده است . در اين تاثير اين نظر می توان دو نمونه از اعلان اين نوع مسابقات در روزنامه اطلاعات را گواه گرفت و زندگينامه مهندس وارطان را در مجله آرشيتكت را شاهد آورد كه گويا مسئولان حكومت وقت پس از برنده شدن او در برخی از مسابقات معماری او را شناخته و به كار گرفته اند برگزاری معماری و شهرسازی بيشتر در دوره پهلوی دوم و حتی يك مسابقه بين المللی – طرح كتابخانه ايران – اگرچه حكايت از قوت گرفتن ايده برگزاری اين نوع مسابقات و رواج نسبی آن در جامعه حرفه ای دارد برخلاف رويه معمول در كشورهای غربی به قانونمندی شدن اين مسابقات نيانجاميد . در سالهای پس از پيروزی انقلاب اسلامی مسابقه مجموعه فرهنگستانهای جمهوری اسلامی ايران در سال 1373 نقطه عطف برگزاری يك سلسله مسابقات معماری و شهرسازی شد كه نقش موثری در ايجاد هيجان و رقابت در ميان دفاتر معماری ، معماران جوان و دانشجويان اين رشته ها كرد و زمينه اسز طرح مسائل نظری و عملی معماری در كشور شد كه در دهه نخست پس از انقلاب راكد ماند .

 ساختمانهای بلند در ايران

 نخستين ساختمان بلند تهران را كه در آن آسانسوری نيز به كار گذاشته شد آقای مهندس هوشنگ خانشقاقی در سالهای 30-1328 ساخته اند اين ساختمان ده طبقه دارد و آسانسور آنرا نير خود مهندس خانشقاقی ساخته اند در سالهای 41- 1339 در محل تقاطع خيابان فردوسی و جمهوری ساختمان تجاری 16 طبقه ای به نام ساختمان پلاسكو متعلق به القانيان ساخته شد كه گفته می شود طراحان آن اسرائيلی بوده اند اين اولين ساختمان بلند با اسكلت فلزی در ايران بود و اسكلت فلزی آن هم از بيرون نمايان بود .

دوسال بعد ساختمان تجاری 13 طبقه آلو مينيوم نيز با اسكلت فلزی در خيابان جمهوری با سرمايه القانيان ساخته شد كه دارای دو دستگاه آسانسور نيز بود . از جمله ساختمانهای شاخص بلند در تهران در سالهای دهه 40 ساختمان بانك كار در خيابان حافظ بود كه آقای عبدالعزيز فرمانفرمائيان آنرا طراحی كرده بود . نخستين مجموعه بلند مرتبه مسكونی در تهران مجموعه بهجت آباد بود كه در سالهای 49- 1343 بين خيابانهای حافظ و ولی عصر ساخته شد . ساخت اين مجموعه پس از تدوين و تصويب قانون تملك آپارتمانها در سال 1343 برای تشويق احداث ساختمانهای بلند مسكونی آغاز شد .

پس از تصويب ماده صد اصلاحی قانون مالياتهای مستقيم ( مصوب 1345 ) ساخت مجتمع مسكونی سامان ( شماره 1 ) در 20 طبقه در ضلع شمالی بلوار كشاورز در سال 49 آغاز گرديد اين ماده برای تشويق و ترغيب مالكان و صاحبان سرمايه به احداث ساختمانهای بلندتر از ده طبقه تنظيم شده بود شركت ساختمانی سامان ايران از سوی دولت با مديريت افراد صاحب نفوذی چون احمد علی ابتهاج و عبد المجيد اعلم تشكيل شد و هدف از تاسيس آن بيشتر ترويج ساختمانهای بلند مسكونی و آزمون عملی قانون تملك آپارتمانها بود تا مسائل انتفاعی در اين ساختمان برابر نخستين بار از عناصر پيش ساخته استفاده شد .




موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب

 

*هسته مركزي و اوليه حرم مطهر رضا(ع) كه در زير گنبدي زرين قرار دارد ،‌با رواقهاي گوناگوني كه هر يك نام جداگانه اي دارند احاطه شده است .مرقد مطهر حضرت امام رضا (ع) در داخل ضريح قرار دارد و هنرمندان زبردست اوج قدرت هنري خود را در خلق آثار زيبا و شكوهمندي در اين مكان بكار گرفته اند . حرم مطهر رضوي تقريبا به شكل مربعي بوده و مساحت آن بعد از عمليات توسعه به 135 متر مربع افزايش پيدا كرده است ضلع جنوبي حرم «پيش روي مبارك » ضلع شرقي «پايين پاي مبارك » ضلع شمالي «پشت سر مبارك » و ضلع غربي «بالاي سر مبارك » ناميده مي شود . ديوارهاي هسته مركزي حرم تا ارتفاع 20 سانتي متر با سنگ مرمر پوشيده شده است . بالاي آن به ارتفاع 92 سانتيمتر با كاشيهايي بسيار گرانبها و ارزشمندي مشهور به « سنجري» مزين شده است . بر روي اين كاشيهاي نفيس آيات قران و احاديث معصومين (ع) با خطوط رقاع و ثلث و نقشهاي اسليمي برجسته ديده مي شود . كتيبه بسيار مهمي كه در حرم به چشم مي خورد زير گنبد ، بر سر ديوارهاي حرم است و حرم مطهر را دور مي زند . بر اين كتيبه كه 80 سانتي متر عرض دارد . سوره مباركه جمعه با خط ثلث جلي نوشته شده است كه اثر خطاط مشهور دوره صفوي « عليرضا عباسي» است .

خواجه ربيع

در شمال غربي مشهد در انتهاي خيابان خواجه ربيع آرامگاه با شكوه خواجه ربيع واقع است. نام خواجه ربيع در تاريخ (ربيع بن خثيم) است. وي از اصحاب پيغمير اسلام و نيز از سرداران سپاه 11 حضرت علي (ع) بوده است. اين بنا به توصية شيخ بهايي به شاه عباس صفوي‌ در نيمة اول قرن هجري ساخته شد. طرح آرامگاه در نماي بيروني هشت ضلعي و در درون چهار ايواني است. از انتهاي ايوانهاي اضلاع بزرگ راهروهايي به درون باز شده اند. بر فراز بنا گنبد فيروزه اي رنگ قرار گرفته است كه ارتفاع گنبد تا كف 18 متر مي باشد. بقعة خواجه ربيع از نظر هنري نيز جايگاه والايي دارد زيرا كاربرد كاشي هاي الوان در نماي خارجي، نقاشي هاي طلايي رنگ بر روية ديوارة داخلي و نيز دو كتيبه به خط (عليرضا عباسي) در سالهاي 1026 و 1029 هـ.ق جلوة خاصي به آن بخشيده است. كاشي كاري بنا از نوع يك رنگ و معرق و زير رنگي است كه نقش هاي زيباي هنري و گياهي و كتيبه ها را شكل داده اند. آرامگاه خواجه ربيع يكي از ابنية زيبا. ديدني و متبرك است كه به همين علل همه وقت مورد توجه و مراجعه اهالي مشهد و زائران و مسافراني است كه به مشهد مشرف مي شوند .

خواجه اباصلت

«اباصلت هروي » مشهور به «خواجه اباصلت » خادم حضرت رضا (ع) بوده است ،‌ وفات خواجه را سال 236 ه. ق نوشته اند . آرامگاه وي در كنار جاده مشهد ،‌ فريمان در فاصله 10 كيلومتري مشهد واقع شده است . اين بنا را هم حاج محمد علي درويش احداث كرده است كه اينكه توسط اداره اوقاف و امور خيريه خراسان اداره مي شود .

خواجه مراد

«اباصلت هروي » مشهور به «خواجه اباصلت » خادم حضرت رضا (ع) بوده است ،‌ وفات خواجه را سال 236 ه. ق نوشته اند . آرامگاه وي در كنار جاده مشهد ،‌ فريمان در فاصله 10 كيلومتري مشهد واقع شده است . اين بنا را هم حاج محمد علي درويش احداث كرده است كه اينكه توسط اداره اوقاف و امور خيريه خراسان اداره مي شود .

 

 

اماكن متبركه حرم مطهر:

« حميدبن قحطبه طائي » ، فرمانده جنگهاي بني عباس عليه بني اميه ، از طرف منصور و مهدي ، دو تن از خلفاي بزرگ عباسي به حكومت خراسان منصوب شد . او ميان (نوغان ) و روستاي ( سناياد ) براي خويش باغي بزرگ ساخت و در آن كاخي مجلل بنا كرد كه تا آغاز قرن چهارم هجري بر جاي بود . هارون كه براي سركوب شورشهاي خراسان به توس آمده بود ، بيمار شد و براي استراحت و گذراندن دوران بيماري اش در همين باغ سكونت كرد ، ولي از اين بيماري جان سالم به در نيرد و در سال 193 هجري قمري مرد . او را درون همين كاخ دفن كردند سپس در بالاي گورش بقعه اي برافراشتند . در سال 203 هجري قمري كه حضرت امام رضا ( ع ) در بحراني ترين شرايط بحراني زمان بوسيله مامون به شهادت رسيدند ، به دستور مامون در كنار قبر پدرش هارون مدفون شدند . از آن زمان به بعد ، مرقد مطهر امام ( ع ) زيارتگاه عالم تشيع شد و به تدريج بر آباداني اطراف آن افزوده گشت تا جايي كه آباديهاي سناباد و نوغان را در خود ادغام كرد و بصورت شهري آباد درآمد كه آنرا ( مشهدالرضا ) خواندند و به مرور اين نام به كلمه ( مشهد ) خلاصه شد . سبكتكين از سلسله غزنويان ، حرم مطهر را ويران كرد ، ولي سلطان محمود ، فرزند وي به سال 428 هجري قمري دستور تعمير و ترميم بقعه را صادر كرد و در نتيجه عمارت حرم مطهر توسعه يافت .

در حمله چنگيز و پسرش تولي به سال 617 هجري قمري بقعه و عمارت حرم ويران شد . سلطان محمد خدابنده ، پادشاه شيعي مغول كه از سال 703 تا 716 هجري قمري سلطنت كرد ، دستور تجديد ساختمانهاي حرم را داد . در دوره صفويه ، افشاريه ، قاجار و عصر حاضر ، بسياري از ابنيه آستان قدس توسعه يافته است .

 

صحن انقلاب(عتيق)

 يكي از زيباترين و با شكوهترين اماكن متعلق به آستانقدس رضوي صحن انقلاب است . در اين صحن 4 ايوان به نامهاي ايوان عباسي ( شمالي ) ، ايوان طلا ( جنوبي ) ، ايوان نقاره خانه ( شرقي ) كه ساختمان نقارخانه بر روي آن ساخته شده است - و ايوان ساعت ( غربي ) - كه ساعت بزرگي بر آن قرار دارد .

 ساعت

 بر روي ايوان غربي صحن انقلاب ، ساعت بزرگي قرار دارد . ساختمان جايگاه ساعت از زمان مظفرالدين شاه مي باشد .

 صحنقدس

 اين صحن جديدالاحداث در حد فاصل صحن امام تا بست (شيخ بهائي ) قرار دارد . وسعت آن 2500 مترمربع است .

 صحن امامخميني

 اين صحن در سمت چپ حرم مطهر و مقابل خيابان امام رضا ( ع ) ( تهران ) واقع است و بيش از 8300 مترمربع وسعت دارد . آرامگاه ( شيخ بهائي ) بين اين صحن و صحن آزادي قرار دارد .

 صحنآزادي

 اين صحن كه در مشرق حرم مطهر واقع شده است ، از بناهاي زمان ( فتحعلي شاه قاجار ) مي باشد . اين صحن داراي 4 ايوان است . مشهورترين آنها ، ايوان طلاست كه متصل به حرم مي باشد

 

 

 

 دارالحفاظ

 اين رواق در جنوب بقعه مبارك و در شمال شرقي مسجد گوهرشاد ( پيش روي مبارك) قرار دارد . رواق ( دارالحفاظ ) از بناهاي ( گوهرشاد آغا ) باني مسجد گوهرشاد است . زوار در اين جا اذن دخول مي طلبد و سپس وارد حرم مي شوند.

  مسجدبالاسر

در سمت مغرب حرم ، مسجد كوچكي است كه متصل به حرم مطهر است . چون از قسمت غربي ضريح كه معروف به بالاي سر مبارك مي باشد وارد اين مسجد مي شوند، به اين نام معروف شده است .

 گنبد الله وردي خان و گنبدحاتم خاني

 گنبدي هشت ضلعي بر روي گور ( الله وردي ) يكي از سرداران «شاه عباس » بنا شده است . اين گنبد كه در شمال حرم مطهر قرار دارد ، با كاشيهاي الوان و نقوش گوناگون و خطوط زيبا تزيين يافته ، داراي كمال ظرافت است و از آثار هنري ارزنده داخل حرم به شمار مي رود.

 گنبدطلا

 گنبد بزرگ و درخشاني است كه بر فراز حرم امام رضا ( ع ) قرار دارد . بزرگترين و نمايان ترين شاخص و مظهر « مشهد مقدس » به شمار مي رود . ارتفاع آن از كف حرم تا بالاي گنبد 20/31 متر است . كتيبه بزرگي به صورت يك نوار گنبد را دور مي زند . اين كتيبه به خط « عليرضا عباسي » است .

 سقاخانه اسماعيلطلايي

 وسط صحن انقلاب ( عتيق ) سقاخانه اي است كه مردم از آن استفاده مي كنند . سنگاب ( منبع آب ) اين سقاخانه از سنگ يكپارچه اي است كه مي گويند به دستور نادر شاه افشار آن را از هرات آوردند . بر فراز سنگاب بنايي است هشت ضلعي كه پايه هاي آن سنگ مرمر و كاشي نصب شده است . اين سقاخانه به نام سقاخانه نادري و اسماعيل طلايي هم معروف است . زيرا مي گويند سنگاب آنرا به دستور نادر آورده و اسماعيل خان طلا يي بر روي آن سقف زده و سقف را بر روي ستونهاي مرمر قرارداده و روي آن را با خشتهاي طلا تزيين كرده است .

 نواختننقاره

 در شبانه روز دو نوبت ، يكي نزديك طلوع و ديگري نزديك غروب آفتاب در روي سر در شرقي صحن انقلاب ( عتيق ) در محل مخصوصي كه براي اين كار ساخته شده است، نقاره نواخته مي شود . براي انجام اين كار 11 نفر به نوبت انجام وظيفه مي كنند و به آنها حقوق داده مي شود . در آستان قدس به آنها « عمله شكوه » مي گويند . نواختن نقاره جهت آگاهي از نزديك شدن پايان وقت نماز است . نقاره به وسيله «طبل » و « كرنا » نواخته مي شود . در طول سال جزدو ماه محرم و صفر و ساير ايام سوگواري همه روزه نقاره نواخته مي شود .

 موزه آستان قدس

 اين موزه يكي از زيباترين و غني ترين موزه هاي ايران به شمار مي رود . ساختمان آن در ضلع شرقي صحن « امام خميني » قرار دارد .

 موزه قرآن

 اين موزه در مجاورت موزه آستان قدس قرار دارد . قرآنهاي نفيس خطي ، منسوب به ائمه اطهار و آثار خطي و تذهيب كاري در معرض ديد بازديد كنندگان قرار مي گيرد .

 موزه تمبر

 بزرگترين موزه تمبر ايران توسط آستان قدس در محل موزه هاي آستان قدس رضوي گشايش يافته است.

نظرات در مورد:حرم مطهر


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

ضوابط معماري، ساختماني و درجه بندي مهمانخانه هاي سراسر كشور

1 رعايت اين ضوابط از تاريخ ابلاغ براي طراحي و احداث كليه مهمانخانه ها ( هتل ها ) در سراسر كشور بويژه ساختمان هاي موجوديكه بعد از تاريخ ابلاغ اين ضوابط با تبديل آنها به مهمانخانه ( هتل ) نهايتا سه ستاره موافقت خواهد شد
لازم الاجرا مي باشد .

2) حداقل تعداد اطاق براي مهمانخانه هاي احداثي برابر است با يك ستاره 10 عدد دو ستاره 20عدد سه ستاره 30 عدد، چهار ستاره 50عدد و پنج ستاره 100 عدد و براي مهمانخانه هاي تبديلي برابر است با : يك ستاره 10 عدد ، دو ستاره 15 و سه ستاره 20 عدد ،كه در موارد استثنائي و شرايط خاصي كه مراتب توسط كارشناسان فني و كميته فني جهانگردي به صورت گزارش ارائه و مورد قبول واقع شود مي توان اعداد ذكر شده را تا حد قابل قبول تقليل داد .

3) طرح ساختمانهاي احداثي و ساختمان هاي تبديلي بايد از نظر شهرسازي و معماري به تاييد سازمان ميراث فرهنگي كشور برسد .

4) نقشه هاي معماري محاسباتي و تاسيساتي كه توسط متقاضي جهت تائيد و صدور مجوز بايد ارائه شوند عبارتند از : الف : يك برگ نقشه 2000/1 تهيه شده در سازمان نقشه برداري كل كشور كه محل زمين يا ساختمان بروي آن مشخص شده و به تاييد شهرداري محل و يا اداره محل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان مربوط رسيده باشند .

ب : كروكي موقعيت زمين كه خيابانها و ساختمانها و غيره تا شعاع حداقل 200 متري بايد مشخص شده باشد .

ج : نقشه هاي معماري شامل نقشه هاي مجموعه و محوطه سازي كليه طبقات، نماها ، پاركينگ طبق تبصره درمهمانخانه هاي سه و چهار و پنج ستاره نقش معماري نشيمن يا سالن ها و قسمتهاي مورد لزوم ضروري است .

معماري داخلي نحوه ي قرار گيري مبلمان و تجهيزات و اتاقها و نقشه جزئيات سرويسهاي بهداشتي با رعايت شرايط اقليمي و معماري محلي تهيه شود .

د: نقشه هاي محاسباتي شامل : كليه نقشه هاي لازم و نفقشه هاي تاسيساتي شامل كليه نقشه هاي الكتريكي و مكانيكي بايد توسط متقاضي پس از تاييد نقشه هاي معماري ارائه شود .

5) مناسب بودن زمين پيشنهادي و يا حمل ساختمان تبديلي بايد پس از بازديد وتاييد كارشناس معماري و كميته فني جهانگردي برسد، و بايد دسترسي مستقيم با حداقل عرض يك ستاره 8 ، دو ستاره 10 ، سه ستاره 12 ، چهار ستاره 14 ، پنج ستاره 15 داشته و از مكانهايي از قبيل پمپ بنزين يا بيمارستانها ، مراكز نظامي وتعميرگاههاي بزرگ و غيره دورباشد .

6) حداقل مساحت زمين لازم بر حسب درجه بايد يك ستاره 400 متر ، دو ستاره 600 ، سه ستاره 1000 ، چهار ستاره 2000 ، پنج ستاره 2500 متر مربع باشد ، و حداكثر زيربناي هر طبقه به استثناء زير زمين و پاركينگ به مساحت زمين برابر با : يك ستاره 80 درصد ، دو ستاره 75 درصد ، 3 ستاره 70 درصد ، 4 ستاره 65 درصد و 5 ستاره 60 درصد كه در موارد استثنائي ، نياز مبرم و موقعيت خاص كه دلايل به صورت گزارش ارائه و مورد تاييد كميته فني جهانگردي واقع شود
مي توان نسبت ها را تا حد قابل قبولي تقليل داد .

7) در كليه ي درجات هتل نصف مساحت محوطه بايد با فضاي سبز اختصاص داده شود .


پاركينگ:

درصورتيكه شهر يا محل تاسيس داراي طرح جامع يا تفضيلي باشد تعداد پاركينگ جهت اتوموبيل سواري بايد يك ستاره 6 ، دو ، سه ، چهار و پنج ستاره 5 باشد . در هر صورت تعداد پاركينگ نبايد از يك ستاره 4 ، دوستاره 8 ، سه ستاره 12 ، چهار ستاره 20 ، پنج ستاره 30 عدد كمتر باشد .

 

مشخصات پاركينگ:

از هر خيابان يا كوچه فقط يك راه ورودي داشته باشد – حداقل ارتفاع ورودي 2 متر – زير زمين به منظور استفاده ي پاركينگ بايد در دسترس مستقيم طبقات باشد . حداقل عرض رامپ براي 20 واحد 5/3 متر و از 20 واحد به بالا 5 متر است .

فضاي لازم براي هر بار 5*3 متر مي باشد و در پارك دو اتوموبيل كنار هم بايد 5*5 متر مربع باشد .

هتل چنانچه داراي سالن هاي متعدد از قبيل جشنها ، كنفرانسها ، برگزاري مراسم و ... باشد بايد پاركينگ اختصاصي داشته باشد

 

 

 

 

8) ورودي مهمانخانه .

در ورودي مهمانخانه بايد عريض و به خيابان باز شده و در شرايط خاص بايد از دو در مقابل يكديگر استفاده گردد . بايد در مقابل در ورودي مهمانخانه محلي باشد براي توقف وسايل نقليه به منظور پياده و سواره كردن مهمانها .

سر سراي ورودي بايد شامل پيش خوان پذيرش كه مجهز به كامپيوتر و صندوق امانات ، قسمت نشيمن و سرويس بهداشتي مجزاي زنانه و مردانه ، با امكان پذيرايي ( نوشيدني سرد و گرم ) و محلي براي تماشاي تلويزيون ، اداري و حسابداري ، تلفن خانه ، اطاق نگهداري چمدانها .

9) اموراداري شامل : اتاق مدير ، معاون ، حسابداري ، كارگزيني در همكف يا يك طبقه اختلاف پيش بيني شود .

10) تلفن عمومي در سرسراي ورودي حداقل به تعداد : يك و دو ستاره يك عدد ، سه ستاره 2 عدد و چهار و پنج ستاره سه عدد . و تلفن مخصوص تماسهاي راه دور حداقل يك كابين در هتلهاي سه و چهار و پنج ستاره در سرسراي ورودي هتل داشته باشد .

11) وجود رستوران در هتلهاي يك و دو ستاره اجباري نيست به دليل داشتن اتاقهاي آپارتماني . ودر هتلهاي سه و چهار و پنج ستاره حداقل سطح لازم به مترمربع : سه ستاره 2/1 و چهار 5/1 و پنج 8/1 كه به ازاء هر اتاق مي باشد الزامي است.

رستورانها در داخل هتل بايد در طبقات بالا و پايين لابي قرار گيرد زيرا نبايد فضاي رستورانها با طبقات در ارتباط باشد و بايد در هتل هاي پنج ستاره رستوران سنتي و رستوران اختصاصي را شامل شود . حداقل مساحت آشپزخانه به مساحت رستوران ، در يك ستاره 40 درصد ، 2 ستاره 45 درصد ، سه ستاره 50 درصد و چهار ستاره 55 درصد و پنج ستاره 60 درصد باشد .

12) آشپزخانه بايد داراي قسمتهاي آماده سازي ، تهيه غذاهاي سرد و گرم و شستشوي ظروف و داراي پنجره با سطح مناسب به فضاي آزاد و آبدار خانه مناسب همچنين داراي فضاي فيلتر بين رستوران و آشپزخانه جهت جلوگيري از پخش بو ، سرو صدا و دير باشد و هم چنين داراي سرويس بهداشتي مجزا براي خانمها و آقايان باشد .

13) سالن چايخانه و آبدارخانه مخصوص هتل چهار و پنج ستاره مي باشد كه بايد در مجاورت فضاي هاي عمومي قرار گيرد و همچنين در هتل هاي چهار و پنج ستاره وجود مغازه هاي از قبيل گلفروشي ، عطريات ، جواهرات و ... الزامي است ولي در هتل هاي يك و دو سه ستاره الزامي نيست

14) حداقل مساحت اتاق يك نفره با تخت خواب بابعاد 2*1 متر و بدون احتساب فضاي حمام و راهرو ورودي در هل يك ستاره 9 ، دو ستاره 10 ، سه ستاره 12 ، چهار ستاره 13 و پنج ستاره 14 متر مربع است و حداقل 15/0 اتاق ها بايد يك نفره باشد و حداقل مساحت اطاق دو نفره يك تخته با تخت خواب به ابعاد 2*5/1 متر بدون احتساب فضاي حمام و راهرو ورودي در يك ستاره 11 ، دو ستاره 12 ، سه ستاره 14 ، چهار ستاره 16 و پنج ستاره 17 متر مربع باشد و همچنين 30 درصد از تعداد كل اتاقها بايد دو نفره محسوب گردد . و حداقل مساحت اطاق دو نفره دو تخته بابعاد هر تخت 2*1 متر و در هتل هاي يك ستاره 12 ، دو ستاره 14 ، سه ستاره 15 ، چهار ستاره 17 و پنج ستاره 18 متر مربع بوده و كليه اطاقها بايد داراي نور طبيعي و ارتفاع كف پنجره نبايد از 1 متر بيشتر و گنجه تو كار باحداقل عمق 60 سانتي متر وارتفاع 2 متر و طول آن حداقل برابر بايك ستاره يك ، دو ستاره 2/1 ، سه ستاره 4/1 ، چهارستاره 6/1 ، پنج ستاره 6/1 باشد وهمچنين پيش بيني محلي براي بالش و پتوي اضافي و محلي مناسب براي زير چمداني در داخل گنجه باشد .

15) سرويس بهداشتي در كليه اطاقها شامل دستشويي ، توالت و زير دوشي مجهز به دوش ديواري به مساحت حداقل 3 متر مربع .

16) در هتل هاي سه ستاره و پايين تر سوئيت الزامي است .

سوئيت بايد شامل اتاق خواب ، فضاي نشيمن با نور طبيعي ، فضاي نشيمن مجزا براي تلويزيون ، ميز تحرير ، آبدار خانه كوچك با كابينت ، يخچال سرويس بهداشتي ، آشپزخانه مجهز به هود و فر برقي باشد .

17) آپارتمان بايد شامل : اتاقهاي خواب ، سالن پذيرايي ، نهار خوري مجهز به تلويزيون ، ميزتحرير ، آشپزخانه كوچك مجهز به هود و فر برقي ،يخچال و كابينت ، سرويس بهداشتي مجهز ، انباري و در صورت نياز اتاق همراه .

در هتل پنج ستاره در مورد اتاقهاي آپارتماني بايد داراي حداقل دو دستگاه سرويس بهداشتي كامل ضروري است و يك واحد آپارتمان در هتل پنج ستاره الزامي است .

18) وجود ديوارهاي مشترك بين دو اتاق جهت جلوگيري از انتقال صدا از ابرهاي سفالي و يا مجوف الزامي است .

19) در هتل ها بايد اجراي لوله كشي سرد وگرم در كف حمام و سرويسهاي بهداشتي مجاز نيست بايد در سقف كاذب به كار رود .

20) در هتل ها وجود نماز خانه مردانه و زنانه مجزا الزامي مي باشد و نماز خانه بايد در محل مناسب مانند نيم طبقه اول يا در محل دور از سر و صدا قرار داشته باشد .

21 ) در هتل ها بايد اتاق و يا استراحت گاه كارمندان و ياكارگران مجزا باشد و بخصوص قسمت غذا خوري آنها نبايد در ديد ميهمان قرار گيرد .

22) پيش بيني اطاق جمع آوري زباله با امكان تخليه سريع ، بديهي است محل مذكور بايد دور از ديد مهمانان و رهگذران باشد .

23) گرمايش اتاق ها و فضاهاي مورد نياز بايد از سيستم تهويه مطبوع استفاده شود وهمچنين جهت تامين سرمايش اطاقها و فضاهاي عمومي مناطق معتدل مي توان از كولر آبي با دريچه تنظيم استفاده نمود .

24) پيش بيني استخر سر پوشيده ، سونا ، جكوزي و .... همچنين محل تصويه خانه استخر بايد در محل مناسب و دور از ديد مهمانان پيش بيني و
پيش بيني زمين تنيس ، بدمينتون و.... 

25) مهمانخانه هاييكه بعد از تاريخ تصويب اين ضوابط با احداث آنها موافقت خواهد شد براساس همين ضوابط درجه بندي خواهند شد.

نظرات در مورد:ضوابط معماري، ساختماني و درجه بندي مهمانخانه هاي سراسر كشور

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

 بناي شهر طوس

پيشگفتار :

چه كسي باور دارد كه حدود منطقه اي زماني از آمودريا تا هندوكش و شامل               ماوراء النهر و سجستان (افغانستان ) بوده باشد، و زماني تحت ارادة ساسانيان كه حاكم آنرا اسپهبد مي ناميدند و چهارمرزبان تحت ارادة اسپهبد ، اول : مرو ،شاه جهان ، دوم : بلخ ، تخارستان ، سوم : هرات ، بوشنج و بادخير و سجستان وچهارم ماوراء النهر .

زماني ديگر مغول براين ديار تاخته و از سرهاي مبارزين اين ديار مناره ها ساخته و درزمان تيموريان مردان و زنان را كه از ظلم به ستوه آمده بودند گردن زدند و شهر را دوباره با خاك يكسان نمودند ؟

اين سرزمين در دورهاي مختلفه تاريخي بواسطه موقعيت جغرافيايي داراي اهميت نظامي و سياسي و تجاري و مذهبي بوده و سدي در مقابل هجوم قبايل وحشي مي‌باشد و اين اهميت هنوز نيز باقي است . زيرا تنها راه هندوستان كه از شمال خراسان و از دره هرات گذشته به تنگه خيبر متصل مي گردد و هندوستان را در معرض تهديد قرار مي‌دهد . شايد حدس زده باشيد اما اين همه در ذهنتان نگنجد . بله اينجا طوس است شهر هزاره ها و تمدن ها و مظلوميت ها . ويرانه اي بازمانده و زخمي از ستم در زمان ما ، اما مسئله ما شهر طوس نيست . چرا كه بارها در اثين مورد ديده ايد و شنيده ايد ما اينبار طوس را ديگرگونه مي خواهيم بشما بنمايانيم .

طوس را نه با فردوسي و معشوق طوسي بلكه با يكي از مفاخر عالم اسلامي             مي خواهيم اين شهر را بررسي كنيم و بنايي ناشناخته و پرمرز و راز كه سالها استوار ايستاده و هر ذره خاكش و هر آجرش و در هر گوشه اش خاطره اي در خود دارد از سالهاي مظلوميت و رنج ، گرد سم ستوران سلجوقي ، مغول ، تيموري و ديگران را برخود تحمل نموده اما همچنان پايدار و استوار با تاريخي ناشناخته در مقابل شما قرار گرفته ، ما به همراه ديگر يارانمان به بازشناسي اين بناي ديرين و اين شهر كهن پرداخته ايم تا شايد بتوانيم فصل تازه اي را در تاريخ ايران اسلامي و همچنين بازشناسي اين بناي قديمي بازگشاييم .

1- موقعيت بنا : اين بنا در فاصله 25 كيلومتري شمال غربي مشهد و نزديك آرامگاه فردوسي قرار دارد ، اهميتش به اين خاطر است كه تنها بناي باز مانده از شهر قديم طوس مي باشد .

2-  مختصري در خصوص شهر طوس : در تاريخ اسطوره اي ، بنياد شهر طوس را به جمشيد پيشدادي و تجديد بناي آنرا به طوس پسر نوذر نسبت مي دهند كه نام محل نيز از نام وي گرفته شده است . به اعتقاد بعضي از محققان بعد از حمله مغول تا نيمه اول قرن نهم هجري شهر طوس معمور و آبد بوده اما بعد از قتل عام دوره تيموري و تقريباً از نيمه دوم قرن نهم هجري كم كم از اهميت آن كاسته شد . شهر مشهد در نزديكي آن به علت وجود قبر مطهر امام هشتم ، امام رضا (ع) داراي اهميت و مركزيت گرديد بطوريكه در دوران افشاريه شهر مشهد به عنوان پايتخت كشور محسوب شد و در دوران قاجار تا اندازه زيادي شهر طوس از يادها رفت .

3- تاريخچه بنا: بناي هارونيه بطوريكه ذكر شد تنها بناي بازمانده از شهر طوس مي باشد و عوام آنرا به نام زندان هارون مي شناسند به همين دليل به هارونيه معروف شده ، طبق مستندات تاريخي نميتوان از اين مكان به عنوان زندان ياد كرد ، هارون در بهار سال 193 هجري قمري وفات يافته در حاليكه اصل بنا را با توجه به فرم معماري مربوط به قرن هشتم هجري ( دوره ايلخاني ) مي دانند كه الحاقاتي در دوره تيموري به آن افزوده شده است ، لذا اين بنا با اسلوب معماري عصر هارون الرشيد خليفه عباسي ارتباطي ندارد . به روايت تاريخ به سال 791 هجري قمري ميرانشاه پسر تيمور شهر طوس را بكلي ويران و جمع بسياري را قتل عام نمود و روايت هست كه در محل دروازه ورودي شهر طوس كه رودبار خوانده ميشده سرهزار نفر ابوبكر نام را مدفون كرده اند كه امروزه احتمالا اين واقعه به صورت نقل سينه از هزار به چهل سيد و شهادت آنان در اين مكان تغيير يافته و مدفن آنان را به اين بنا كه به هارونيه معروف است نسبت مي دهند .

4- كاربري بنا : در كاربري بنا و هدف از احداث آن نيز اختلاف نظر وجود دارد ، برخي اينجا را مدرس يا خانقاه و همچنين دفن امام محمد غزالي مي دانند و برخي ديگر اينجا را مسجدي مي دانند كه بعد از هجوم مسلمانان به ايران بر روي آتشكده ، ساساني ساخته شده است . آقاي دكتر علي شريعتي در كتاب راهنماي خراسان مي نويسد كه ، بقعه هارونيه بنائي است مقبره مانند كه تا حدودي طرح يك آتشكده را در نظر مجسم ميسازد . در خصوص هارونيه اشخاصي مثل سرپرستي سايكس و فريزر انگليسي و خانيكف روسي در سفر نامه هايشان و هر تسفلد مستشرق آلماني در كتاب ( ابنيه و آثار تاريخي ايران و همچنين شمس المحد ثين خراساني در يادگار طوس و ابن بطوطه در سفر نامه ابن بطوطه و صنيع الدوله در مطلع الشمس و تعدادي ديگر اظهار نظر             كرده اند . در حفاريهائي كه در سال 1354 انجام گرفت ضمن پيدا شدن سفال هاي مربوط به دوران سلجوقي ، تيموري ، صفوي ، جرز بسيار قطوري از سنگ و ملات ساروج كه كاملا تدائي كننده فونداسيون آتشكده هاي ساساني است مشاهده شد و نتايج آثار بدست آمده حاكي است كه اين بنا سابقه اي خيلي پيش از قرن هشتم داشته است . از مجموع مطالب تاريخي و وضع فعلي بنا مي توان نتيجه گيري كرد كه اين مكان بخشي از يك مجموعه معماري شامل مسجد ، خانقاه و مدرس بوده است كه از آنها همين اثر باقي مانده مابقي ملحقات به مرور زمان بر اثر عوامل طبيعي از بين رفته اند در سال 1347 طبق تصميم انجمن آثار ملي وقت با توجه به شواهد كوچك و انگاره هايي كه در روايات موجود بود سنگ مقبره اي را به عنوان ياد بود امام محمد غزالي در جلوي ايوان بنا كار گذاشتند .

5- عماري بنا : بطوريكه گفته شد تاريخ دقيق ساختمان اين بنا مشخص نيست و هيچگونه كتيبه اي مبني بر تاريخ ايجاد بنا و باني و يا نام هنرمندان آن وجود ندارد . اين بنا كلا آجري است و هيچگونه تزئين كاشي در آن بكار نرفته است . اين بنا بصورت چهار ضلعي به ابعاد 19*5/27 متر ساخته شده و داراي يك ورودي در سمت جنوب با سردر فوق العاده رفيع بدون تزئينات كاشي و تماما آجر و سپس گنبد خانه كه در سطح وسيعي پوشيده است و داراي گنبدي روپوش به قطر 12 متر ميباشد ، درون گنبد و داخل آن ساده است . مقرنس كاريهائي نيز مربوط به دوره تيموري در رواق وسطي پشت ضلع شمالي گنبد خانه ديده مي شود . به مقدار فراوان و در فواصل معين در پايين جرزها به منظور ايجاد حالت الاسيتسيته و تحمل تكان ها و لرزش ها از چوب استفاده شده است اين بنا با مقبره خواجه نظام الملك در اصفهان و مقبذه سلطان سنجر در مرو و مقبره سلطان محمد خدابنده در سلطانيه قابل مقايسه است . پروفسور سان بالوزي در مقاله اي با عنوان تاثير معماري گنبد سلطانيه بر ساختمان گنبد سانتاماريا دلفيوره ، گنبد اين بنا ( هارونيه ) را با گنبد سلطانيه و كليساي سانتاماريا دررم مقايسه كرده است البته در زماني اين مقاله نوشته شده كه پوشش خارجي گنبد هارونيه وجود نداشته است ، اين يكي از اولين بناهائي است در خراسان كه بعد از تشكيل دفتر فني حفاظت آثار باستاني ، خراسان در سال 1346 مورد مرمت و تعمير اساسي قرار گرفت و در مورد وضعيت فعلي آن بايد گفت كه در حال حاضر با تعميراتي كه در سالهاي گذشته توسط ميراث فرهنگي خراسان انجام گرفته از نظر استحكام وضع كاملا رضايت بخشي را دارد .

اما علت ويراني بنا را مي توان كاملاً شناخت چرا كه طوس پيش از آنكه سناباد روبه آبادي همواره از بهترين شهرهاي خراسان بوده و چون حضرت امام (ع) در سناباد مدفون گرديدند مردم طوس بدانجا توجه كردند و شهر طوس روبخرابي نهاد .

مضافاً به اينكه بعد از ضرب و شتم هاي رژيم هاي حاكم بر اين سر زمين مردم پيش از پيش كوچ كرده و به علت علائق مذهبي ، به قبر مقدس حضرت رضا ( ع) پناهنده                    شدند ، باري اين بنا از تاريخ 901 به بعد در بحبوحة يك كوران تعصبات مذهبي قرار ميگردد و پس از ويراني شهر طوس در بياباني باير دور از مردم روزبروز ويران و ويران تر ميگردد و كم كم به بوتة فراموشي سپرده شده در حاليكه ميشود گفت كه اين بنا يكي از بناهاي معروف فرهنگي و علمي تاريخ ايران اسلامي است ، يا مي تواند بوده باشد .

 

« مزيت هاي نا نسبت به ساير بناها »

چنانكه قبلاً گفته شد بنا در دوره ساساني ساخته و تكميل شده اما مسلم آنكه در دورة سلجوقي بنا استوار گشته و در دورة تيموري الحاقاتي به آن اضافه شده كه البته ناتمام مانده و اين ميتواند بر اثر هجوم ميرانشاه تيموري باشد كه قبلاً هم ذكرش آمد . چرا كه در بناهاي دروة تيموري ازكاشي كاري و همينطور بنا از نظر عظمت ، قطر پايه ها و قدرت ايستايي در كف و در گنبد واقعاً داراي معماري خاصي است و همينطور از تفاع زياد اين بنا نيز جاي تعجب دارد .

بناهاي ديگري درايران از اين دوره داريم ( مزار سلطانيه ) ولي به اين ارتفاع و هيئبت نيست ، مقرش كاري ها نيز مربوط به همين دوره ( تيموري ) است .

بهر حال عظمت و زيبايي اين بناي آجري خود حاكي از هنر معماري اسلامي در ايران است .

« حفظ و نگهداري بنا »

با توجه به سياست رژيم قبل در زمينة فرهنگي مبني بر اسلام زدايي و ملي گرايي توجه زيادي به اين بنا نشده اما در عوض بناي مقبرة فردوسي به صورت گسترده اي توسعه يافته ، رويهم رفته براي خالي نبودن عريضه كارهايي از سال 47 بر روي بنا آغاز شده كه بيشتر بخاطر استحكام بخشيدن و محكم كردن پي ها بوده است . از جمله اقدامات انجام شده - ايجاد كانالي است براي يافته كه بيشتر آن بعد از انقلاب اسلامي بوده بشرح زير              مي باشد .

1-   مرمت مقرشهاي داخل بقعه و رواق پشت

2-   گچكاري غرفات در بدنه هاي داخلي

3-   خاكبرداري ( پي كردن )

4-   ايجاد كوره پوش و پوشش محل خاكبرداري

5-   پي بندي هاي داخلي

6-   آجر فرش كف بقعه

7-   چيدن سردر ايوان اصلي و پوشش طاق ايوان

8-   تعمير نماهاي خارجي تا لبه پشت بام

9-   اجياء مجدد طاق نماهاي پشت سردر ايوان اصلي

10- محصور كردن محوطه و تهيه و نصب در ورودي

در حال حاضر اين بنا ايرادي ندارد ، تنها مسئله ، تزئينات آن است ، مثلاً در ورودي اصلي زبايي محوطه و تميزي اطراف و گماردن مستحقط كه باعث جلب توريست بيشتر            مي شود و حتي ديدگاه خاصي را مي توان براي زائران داخلي بوجود آورد .

نظرات در مورد:بناي شهر طوس


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

                  

     

                            

باسلام خدمت شماکاربر گرامی....ضمن تشکرفراوان ازبازدیدشماازسایت معماری مدرن ازشماتقاضامیکنم که برای استفاده ی بهتراز سایت ابتداازطریق لینک زیرعضوسایت شوید:

http://www.memarie-modern.lxb.ir/member.php

*مدیریت:مسعودسرلک                                             شماره تماس:09189684258


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 1 / 2 / 1398برچسب:, ] [ 23:23 ] [ مسعودسرلک ]

 

 

*معرفي آيينه خانه سردار مفخم    *

بنايي كه امروزه آيينه خانه مفخم ناميده مي شود .ساختماني است رفيع وباشكوه كه در شمال شهر بجنورد واقع شده است .

اين بنا از آثار منحصر به فرد عصر ناصري درشمال خراسان است كه در گذشته داخل باغ بزرگي قرار داشته وهمراه ابنيه ي ديگراز جمله عمارت مفخم-دروازه ورودي حوض خانه-
باغ فواره و كلاه فرنگي تشكيل دارالحكومه مفخم را مي داده كه عمارت كلاه فرنگي بر اثرزلزله شديدي كه در بجنورد رخ داد تخريب شد وهم اكنون تنهاآيينه خانه و عمارت مفخم
بجاي مانده است.

بناي 130ساله آيينه خانه كه محل كنوني اداره ميراث فرهنگي وموزه مردم شناسي بجنورد
 مي باشد-درسال 1376خريداري و پس از مرمت در سال 1379بهره برداري و به شماره 31167در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است .

باني اين اثر يارمحمد خان سهام الدوله بجنوردي معروف به سردار مفخم و معمار آن
 
ممتحن الملك شقاقي بوده كه مدرسه شهيد مطهري تهران سپهسالار سابق از جمله كارهاي اوست –كه پس از تحصيل در مدرسه دارالفنون به دستور ناصرالدين شاه جهت گذراندن تحصيلات عاليه در رشته معماري به فرانسه اعزام وپس ازرجعت به كا ر احداث كاخ هاي                                      بزرگان گمارده شد.

معماري بنا تلفيقي است از معماري سنتي ايران و برداشت هايي از معماري مدرن اروپا بوده كه بصورت اشكوبه وبا سقف شيرواني و مصالحي همچون آجر- ماسه – گچ – ملات ساروج
پي سنگي وشفته آهك است و كاشي كاري آن كار هنرمندان اصفهاني مقيم بجنورد بوده است.

*لازم به ذكر است كه سقف عمارت پوشش سفال داشته كه در تعميرات بعدي تبديل به
سقف شيرواني گالوانيزه شده است

تالار آيينه

     آيينه به معناي شكل وديوارو نيز يكي از نيروهاي تشكيل دهنده انسان است .خانه در
كتاب هاي مقدس اديان مختلف وجمله اوستا كتاب مقدس زردشتيان فراوان به كار رفته است.اين واژه قبل از اسلام ونيز دردوره هخامنشييان كار برد فراواني داشته است و اما آنچه اطلاق نام آيينه خانه را بر اين بنا موجب گشته وجود تالاري با تزئينات آيينه كاري در طبقه فوقاني است كه به عنوان فضاي اداري و ديواني جهت ملاقات هاي رسمي سردار مفخم حاكم بجنورد و بر پايي مراسم تشريفات نظامي و رايزني در باب مسائل سياسي واجتماعي با سران ايل شادلو وديگر رجال مطرح قاجارمورد استفاده قرار مي گرفته است .

از نكات قابل توجه اين تالار وجود تصاوير134تن از شخصيت هاي بر جسته عصر صفوي تادوره قاجار و همچنين سران حكومتي كشور هاي همجوار است كه شاخص ترين آنها شاه طهماسب-شاه عباس- آقا محمد خان – فتعليشاه وكريم خان زند مي باشد كه در قسمت گلويي زير سقف نصب شده وخود مروري است بر تاريخچه فعاليت هاي سياسي انجام شده در اين بنا است.

در تزئين تالاراز17 طرح مختلف استفاده شده كه شامل نقش چهل چراغ –مقرنس –نماي بيرون عمارت – نقوش استيليزه گياهي هندسي و ...مي باشند. 

ويژگي هاي معماري بنا

 

مصالح بكار رفته در اين بنا شامل اجر ماسه – اهك وگچ بوده و جهت رعايت اصول معماري در زير سازي وپي اين بنا از سنگ استفاده شده وهمچنين چوب ارس بهصورت عمودي وافقي نيز به منظور استحكام بنا به كار رفته است .

آيينه خانه توسط فضاي سبز محدودي از جمله گل كاري و احداث چپر وپرچين از كل مجموعه دارالحكومه منفك مي شده است .بناي فوق الذكر داراي پلاني آزاد بوده ورعايت نظام هندسي وجود تقارن والهام پذيري از معماري غر ب به عنوان مثال استفاده از كاشي هفت رنگ در ساخت آن به وضوح مشاهده مي گردد . در ساخت نماي ايينه خانه از كاشي در سه تكنيك هفت رنگ – معقلي واسليمي استفاده شده است.

نقوش اسليمي نيز نگاره هايي برگرفته از مظاهر طبيعت هستند كه براي پرهيز از شبيه سازي
(
رقابت با خالق ) طرح شده اند . ابعاد بنا 90/10*18 متر و ارتفاع آن بااحتساب مناره ها 60/14 متر و مساحتي بالغ بر 5/392 متر را شامل مي شود .

ساختمان داراي سه درب ورودي در اضلاع شمالي (ورودي اصلي) غربي و شرقي مي باشد كه هرسه به راهرويي در طبقه اول منتهي مي شوند . در يك طرف اين راهرو حجره هايي قراردارد ودر سوي ديگر چهار اتاق . در دو انتهاي راهروپلكان هايي تعبيه شده كه به طبقه فوقاني جايي كه تالار آيينه در آن واقع شده ختم مي گردد . در طبقه دوم نيز شامل چهاراتاق وتالار آيينه مي باشد . درب هاي اين طبقه از جنس چوب صندل بوده كه با استخوان تزئين شده اند . سقف ها مشبك چوبي اند كه اين خود از شاخصه هاي معماري عصر قاجار محسوب
مي گردد.

سقف بنا دو پوششه بوده كه شيرواني آن قبلا از جنس سفال وهم اكنون از ورق گالوانيزه است .

در نماي شمالي (اصلي) عمارت چهار نيم ستونبه قطر تقريبي 110 سانتيمتر و ارتفاع 10 متر مشاهده مي شود – دو نيم ستون داراي يك تاج نيم دايره اي هستند كه شكل گلدسته را تداعي مي كنند و دو نيم ستون ديگر فاقد تاج هستند واين امر به دليل زلزله بوده كه باعث افتادن تاج ها شده و بعد از مرمت جاي آن خالي گذاشته شده است .اين نيم ستون ها با كاشي- هاي فيروزه اي ولاجوردي و نيز كاشي ها ي سياه – سفيد و زرد مزين شده اند .

نيم ستون ها با خط معقلي بسيار زيبايي آراسته شده اند كه كلمه محمد به طورمنظم در اين
نيم ستون ها از پايين به بالا 12 مرتبه تكرار شده است . يك مرتبه بهرنگ سياه و يكبار به رنگ زرد كه نيم ستون ها به پايه اي از سنگ مرمر ختم مي شوند

در قسمت فوقاني نماي اصلي يك تاج نيم دايره اي وجود دارد كه نسبت به دو تاج نيم دايره اي روي مناره ها بسيار بزرگتر است .در حاشيه تاج اصلي يك رديف كاشي با نقش گل لاله به رنگ قرمز و آبي به صورت سر بالا و واژگون نسب شده است . در قسمت داخلي اين نيم دايره يكسري نقوش اسليمي بسيار زيبا مشاهده مي گردد . در بخش مياني اين نيم دايره بازمينه اي لاجوردي وجود دارد كه نقش جدال بين شير واژدها در آن ديده مي شود . در فرهنگ باستاني ايران زمين جدال بين شير واژدها سمبلي از جدال بين خير وشر بوده است در اين تصوير در حالي كه اژدها (سمبل شر) شير را در بر گرفته شير (سمبل خير) با فشردن گلوي اژدها شر را

به آستانه نابودي مي كشاند .در كنار جدال بين خير وشر دو تفنگدار در حاليكه به زمين زانو
زده اند محل جدال بين شير و اژدها را نشانه رفته اند.

 

اين سربازان نيز خود مي توانند نمادي از خير وشر كه با هم در جنگند باشند .در زير اين قسمت طاقي وجود دارد كه درب ورودي را در ميان گرفته است. كاشي هاي اين قسمت به رنگ زرد فيروزه اي و لاجوردي ميباشد.

پيشاني طاق با نقوش اسليمي تزئين شده است. در قسمت زيرين نقش دو گلدان به صورت قرينه و همينطور نقش عمارت كلاه فرنگي در طرفين اين گلدان ها مشاهده مي شود.

در دو طرف درب ورودي نقش دو سرباز در هال نگهباني از بنا به چشم مي خورد كه حالت چشم ها و طرز ايستادن سربازان ياد آور تابلوهاي تعزيه عصر قاجار مي باشد وهمچنين نشان دهنده نوع لباس رزم وقدرت است.در بخش مياني نما يك طا ق جناقي وجود دارد كه درقسمت مياني آن پنجره اي به ابعاد 290*290 سانتيمتر قرار دارد بنام طارمي وعلت بزرگ بودن آن تامين نور تالار آيينه و ايجاد چشم انداز مناسب به فضاي بيرون ميباشد.

تزئينات اين طاق محراب گونه دو لچكي با پس زمينه زرد همراه با نقوش اسليمي به رنگ فيروزه اي ولاجوردي مي باشد .بين قسمت فوقاني و مياني دو رديف كاشي هفت رنگ نسب شده است .

به طور كلي در معماري اين دوران رسم بر اين بوده است كه نام معمار وباني بنا در قسمت بالايي ورودي به صورت كاشي كاري حك مي شده در اين بنا هم قبلا در همين محل كتيبه اي وجود داشته كه محدوده حكومتي سردار كه از استرآباد وگوگلان ونردين اسفراين- جوين- سبزوار و جاجرم وبجنورد را در بر مي گرفته و همينطور نام باني بنا در آن نقش بسته كه در دوران پهلوي به دستور رضا شاه اين كتيبه از سردرب بنا جداشده و بجاي آن كاشي كاري فعلي نسب شده است .

                       **********************************

فضاي فرورفته بين نيم ستون هاي ايوان يا به عبارتي طاقديس نيز بعضا با كاشي هاي لوزي شكل به رنگ هاي زرد سفيد – فيروزه اي و آبي مشبك طرح زيبايي را در بنا ايجاد كرده اند .در بخش تحتاني طاقديس ها يك طاقچه جناقي به ارتفاع 20/2 متر داراي پايه اي پوشيده از سنگ مرمر وجود دارد .قسمت داخلي اين طاق باكاشي هفت رنگ زرد ولاجوردي وحاشيه اي به رنگ سياه تزئين شده است.در قسمت با لا ي اين طاق روي يك كتيبه لا جوردي مملو از نقوش اسليمي منازعه گاو وشير نقاشي شده است كه به ياد آورنده نقوش گاو وشير حك شده در حجاري ديواره هاي تخت جمشيد است .

 

اين عمارت تنها نمادي از روح خلاق هنرمند ايراني است وتنهادست تواناي هنرمندايراني بااستعانت ازهنرمعماري نقاشي كاشيكاري وآينه كاري قادربه خلق چنين تركيب بديعي مي باشد.

به يكي ديگرازتغيراتي كه دربنا صورت گرفته مي توان به باز شدن ديوارراه پله ها به طبقه بالا نام برد كه بر اساس عكس پيشين آن بسته ودر عكس هاي كنوني بازاست.

از نظر دسترس بنا را مي توان به 6 ورودي تقسيم كرد نحوه ساخت بنا از لحاظ اقليم ومعمارصحيح است زيرا با اين زاويه ساخت نسبت به شمال مي توان در زمستان بهترين حالت
نور گيري و سير كلاسيون هوا را داشت .

 

مصالح استفاده شده در بنا را بطور كلي مي توان گفت  بومي بوده واز منطقه بجنورد تهيه
مي شده است .از نشانه هايي كهمي توان فهميد كه اين بنا بر گرفته از طرح هاي اروپا يي است استفاده از قوس هايي است كه در تاج مناره هاايجاد شده كه براثربرداشت اشتباه از قوس اروپايي در ايران ايجاد شده كه اصلا دوام و پايداري نداشته و در طرح هاي اروپايي به منظور ايجاد يك نما بكار مي رفته وجزء سازه نبوده در حالي كه در ايران به عنوان طاق زني مورداستفاده قرارداده مي شده كه به مورور زما ن تخريب مي شده است

 

 *جهت بادهاي شهرستان بجنورد * 

                                   

باد هاي منطقه از طرف غرب شمال غرب – جنوب و جنوب شرقي مي باشد باد هاي شمال وشمال غربي سرد بوده و باران زا مي باشد .باد هاي جنوب و جنوب شرقي منطقه گرم وخشك هستند به همين دليل در قسمت جنوبي بنا از استخر و درختان استفاده شده تا باعث مرطوب و خنك شدن هوا شود .

بيشترين باد ثبت شده در بجنورد برابر 65كيلومتر در ساعت و توام با باران بوده وجهت آن غربياست. دليل نداشتن حياط مركزي درمنازل حرمسرا ها وجود رطوبت درشهرستان است وبراي رفع رطوبت نياز به يك فضاي بازاست.

بنااز لحاظ نما و پلان داراي تقارن كاملي است . وجود نقوش و خطوط زرد رنگ در سطح كاشي هاي فيروزه اي رنگ نشان دهنده ساخته شدن بنا در دوره قاجاريه است .

بطور كلي فرم اين بنا كاملا متناسب با كاربري آن است وجود مناره هاي بلند در دو سو اشاره به درب ورودي و ابهت وشكوه بنا را مي رساند .

وجود يك فضاي انتظار استقلال اتاق كار اصلي و وجود ديد به كل سايت از اتاق اصلي
(تالار آيينه ) از جمله اين موارد است و به اين ترتيب حس خلاء وسردرگمي و بي توجهي در اين بنا به وجود نخواهد آمد

نظرات در مورد:آينه خانه سردار مفخم معماري


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

باسلام!...مدیریت سایت ازشمابه خاطرحسن انتخابتان تشکرمیکند.این سایت درنظرداردقدمی تازه دررابطه باپیشرفت پروژه های معماری وعمرانی بردارد.
امکانات وب

ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 364
بازدید کل : 152544
تعداد مطالب : 75
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1




در اين وبلاگ
در كل اينترنت
تماس با ما Future Google PR for memarie-modern.lxb.ir - 7.10
افزایش آمار سایت
قالب بلاگفا حافظ پارس خودرو